وقتی صحبت از جمهوری میشود ناگهان پسوندی نیز به خاطرمان می آید،جمهوری اسلامی ،جمهوری سوسیالیستی و.....
راستی اگر جمهوریست چرا آنرا با پسوند محدود میکنیم وقتی جمهوری به سوسیالیستی یا سکولار محدود میشود که دیگر جمهوری نیست چون انتخاب مردم ونظر آنهارامحدود کرده ایم جمهوری یعنی خواست مردم ،هرچه که باشد یعنی هرموقع که خواستند انرا میتوانند عوض کنند بدون هیچگونه محدودیتی ،یعنی اگرمردم قصدشان براین شد که اسلامگرایان یا سکولارهاو... رادر زمانی انتخاب کنندباید بتوانند انرا پیاده کنند، خود جمهوری محدودیت ندارد ،اراده وخواست مردم است که آنرا محدود میکند ولی وقتی ما پسوندی به آن اضافه میکنیم خواست واراده مردم را درچهارچوبی محدود کرده ایم همین جمهوری اسلامی نمونه ای از یک تجربه امتحان شده است وقتی که پسوند اسلامی به آن اضافه شد خواست مردم در چهارچوبی که به اسلامی تفسیر شد محدود شد و هر روز هم محدودتر میشود یعنی مردم نمیتوانند مثلا رئیس جمهوری غیر از شیعه ،انهم شیعه ای که به ولایت فقیه ملتزم باشد انتخاب کنند و قوانین باید با اسلام و شرع تفسیری مطابقت داشته باشد نمایندگان باید در چهار چوبی که تعیین میشود انتخاب یا به قولی انتصاب شوند واگر برخلاف آن چهار چوب عمل شود همان چیزی میشود که چندین بار اتفاق افتاد مانند سال 60که باکودتایی رئیس جمهور منتخب(بنی صدر)رابه بهانه خیانت خلع کردند و خمینی فرمود اگه30 میلیون بگویند اری ،من میگویم نه ویادر سال گذشته نیز با تقلب اینبار کودتایی دیگر شکل گرفت چون نظر رهبری چیز دیگری بود و چون قیم وصاحب مردم است نظرش بر نظر مردم مقدم است.اما عدهای نیز تفسیر دیگری میکنند که مثلا جمهوری و اسلامی با هم سازگاری دارند اما همه خوب میدانیم که جمهوری با هر قید وبندی تناقض دارد وباهم جمع نمیشوند مگر هر موقع مردم بخواهند اما اگر جمهوری تنها باشد و هیچ قید وبند اعتقادی نداشته باشد خواست مردم هر چه باشد همان میشودو اگر روزی قصدشان اسلامی باشد اسلامی واگر سوکلار باشد سکولار .
پس اینبار هدفمان را جمهوری بگذاریم و هیچ قید وبندی اعم از ایرانی ،اسلامی ،سوسیالیستی،سوکولار ویا هرچیز دیگری را به آن اضاف نکنیم چون فردا تفسیر دیگری از آن میشود واگر محدود شود دیکتاتوری دیگری اینبار با شکل دیگری برمان حاکم میشودو دوباره از چاله به چاه می افتیم.
البته جمهوری در جامعه ای اتفاق می افتد که همه به آرا ونظرات هم احترام میگذارند وروح استبداد زدگی و دیکتاتوری را از درونشان وافکارشان دور میکنند و به آرا اکثریت احترام میگذارند پس لبتدا تغییر افکارمان بعد جمهوری
راستی اگر جمهوریست چرا آنرا با پسوند محدود میکنیم وقتی جمهوری به سوسیالیستی یا سکولار محدود میشود که دیگر جمهوری نیست چون انتخاب مردم ونظر آنهارامحدود کرده ایم جمهوری یعنی خواست مردم ،هرچه که باشد یعنی هرموقع که خواستند انرا میتوانند عوض کنند بدون هیچگونه محدودیتی ،یعنی اگرمردم قصدشان براین شد که اسلامگرایان یا سکولارهاو... رادر زمانی انتخاب کنندباید بتوانند انرا پیاده کنند، خود جمهوری محدودیت ندارد ،اراده وخواست مردم است که آنرا محدود میکند ولی وقتی ما پسوندی به آن اضافه میکنیم خواست واراده مردم را درچهارچوبی محدود کرده ایم همین جمهوری اسلامی نمونه ای از یک تجربه امتحان شده است وقتی که پسوند اسلامی به آن اضافه شد خواست مردم در چهارچوبی که به اسلامی تفسیر شد محدود شد و هر روز هم محدودتر میشود یعنی مردم نمیتوانند مثلا رئیس جمهوری غیر از شیعه ،انهم شیعه ای که به ولایت فقیه ملتزم باشد انتخاب کنند و قوانین باید با اسلام و شرع تفسیری مطابقت داشته باشد نمایندگان باید در چهار چوبی که تعیین میشود انتخاب یا به قولی انتصاب شوند واگر برخلاف آن چهار چوب عمل شود همان چیزی میشود که چندین بار اتفاق افتاد مانند سال 60که باکودتایی رئیس جمهور منتخب(بنی صدر)رابه بهانه خیانت خلع کردند و خمینی فرمود اگه30 میلیون بگویند اری ،من میگویم نه ویادر سال گذشته نیز با تقلب اینبار کودتایی دیگر شکل گرفت چون نظر رهبری چیز دیگری بود و چون قیم وصاحب مردم است نظرش بر نظر مردم مقدم است.اما عدهای نیز تفسیر دیگری میکنند که مثلا جمهوری و اسلامی با هم سازگاری دارند اما همه خوب میدانیم که جمهوری با هر قید وبندی تناقض دارد وباهم جمع نمیشوند مگر هر موقع مردم بخواهند اما اگر جمهوری تنها باشد و هیچ قید وبند اعتقادی نداشته باشد خواست مردم هر چه باشد همان میشودو اگر روزی قصدشان اسلامی باشد اسلامی واگر سوکلار باشد سکولار .
پس اینبار هدفمان را جمهوری بگذاریم و هیچ قید وبندی اعم از ایرانی ،اسلامی ،سوسیالیستی،سوکولار ویا هرچیز دیگری را به آن اضاف نکنیم چون فردا تفسیر دیگری از آن میشود واگر محدود شود دیکتاتوری دیگری اینبار با شکل دیگری برمان حاکم میشودو دوباره از چاله به چاه می افتیم.
البته جمهوری در جامعه ای اتفاق می افتد که همه به آرا ونظرات هم احترام میگذارند وروح استبداد زدگی و دیکتاتوری را از درونشان وافکارشان دور میکنند و به آرا اکثریت احترام میگذارند پس لبتدا تغییر افکارمان بعد جمهوری
۲۰ نظر:
سلام
از وبلاگتون لذت بردم
من یه وبلاگ می خوام بسازم در بلاگ اسپات
تا یه مرحله ای رفتم که (کد بازبینی)می خواد بفرسته به تلفن اما ایران رو ساپورت نمی کنه .شما چی کار کردی که تونستی این وبلاگ رو تو بلاگ اسپات بسازی.اگه راهنمایی کنی ممنون می شم یا تو این پست یا به ایمیلم.
سلام دوست من روآر من موقعی که ساختم شماره ازم نخواست حالا من امتحان میکنم اگه شد به شما میگم
با سلام
دوست عزیز سپاس از حضور گرمتان .
مرا با نام گفتار سرخ لینک کنید
vرو آور عزیز من همین الان یکی ساختم شماره ازم نخواست با فیلتر شکن به این آدرس بروhttp://www.blogger.comوایجاد وبلگ جدیدرو کلیک کن بعدخودش مراحل رو توضیح داده ونیازی هم به شماره نداره فقط ایمیل میخواد
salam shoma ham webe khoobi darin
man in matlaba khondam jaleb bod mana age dos darin be esme مقلد منتظری یا ایمان لینک کنین
ممنونم
salam shoma ham webe khoobi darin
man in matlaba khondam jaleb bod mana age dos darin be esme مقلد منتظری یا ایمان لینک کنین
ممنونم
سلام
شما را لینک کردم.
لطفا مرا با نام یار دلنواز لینک بفرمایید
سبزیم و سربلند
سلام
یوسفم
ممنون که سرزدی.
با این حرف ها هم دل قشرجوون فقط میسوزه.کاری که نمیشه کرد
سلام لينك شما ويرايش شد چون قبلا فيلتر شده بوديد من به عدد1 ادرس قبليتون 1 اضافه كردم ولي الان متوجه شدم كه ادرس بكلي عوض شده ممنونم به ياد ما هستي با سپاس فراوان
سلام
موضوع جالبي را مطرح كردي
فكر كنم هنوز ظرفيت هاي ايجاد چنين حكومتي در ايران فراهم نباشه
چون به لطف سي سال عقب نگهداشتن فكر ملت و شستشوي مغزي هنوز زوده وگرنه دوباره يك حكومتي به وجود مياد مخالف دومكراسي
ولي با اين روند رو به رشد و روشنگري هايي كه شما و بقيه عزيزان انجام ميديد زياد طول نخواهد كشيد كه جامعه آماده بشه
موفق باشيد
من فكر ميكنم هر چيزي را بايد در ظرف زمان خودش تجزيه و تحليل كرد، امام را در ظرف زماني خودش، بنيصدر را در همان ظرف زمان و خاتمي و موسوي را در ظرف زمان كنوني بايد تجزيه و تحليل كنيم.
اين مشكلي است كه ما همواره داشتهايم كه هميچ گاه ظرف محدود زمان رادر نظر نميگيريم.
سلام .
تاریخچه هیجان انگیز چشم پزشکی مسلمانان .....به روزم.
http://paintingword.bloghaa.com
درود بر شما
مطلبتون عالی بود
واقعا تنها سیستمی که حرمت و شرافت و عقیده انسان در اون محترم شمرده میشه جمهوریه بدون هیچ پسوندی.
سلام عرض می کنم من به جمهوری اسلامی معتقدم با یک شرط
1-به این شرط که مردم توانایی این را داشته باشند هر موقع که خواستند به وسیله راه های کم هزینه این عنوان را تغییر بدهند
اینگونه جمهوریت تثبیت می شود. جمهوری اسلامی هنگامی امکان پذیر است که اکثریت آن را قبول داشته باشند
جمهوری به معنی این که هر مقام حکومتی (تاکید می کنم)هر مقام حکومتی مشروعیت خود را از رضایت مردم می گیرد.
اسلامی هم به این معنی که مشروط به عقیده اکثریت به حکومت اسلامی قوانین جمهوری بر اساس روح قرآن(نه الزاما نص قرآن) تصویب شود
به نام مهربانی که مهربانی را آفرید
دوست عزیزم با پستی جدید به روزم
خوشحال میشم اگه بیای و با نظر سبز خودت راهنمای من باشی
سبز باشی و استوار
این دین تمام قواعدش این مذهب تمام حدیثهایش تمام روایاتش این آخوندهای درباری ایران (بخصوص) همه حرفهایشان بی معنی هست و ضد و نقیض بنابراین نام جمهوریشان هم غلط و بی معنی و معنای هر قسمتش متضاد است با قسمت دیگر
اون شعر فردوسی را یادته که میگه کسانی بر ایران میآیند و حکومت میکنند که هیچ هویتی ندارند
به هر حال اینها هم دارند و هم ندارند هم اینطوریند و هم آنطوری هم جمهوری هستیم هم الله با نمایندگانش برروی زمین بر ما حکومت مطلقه دارند
سلام دوست سبزم.تبادل لینک کنیم؟سبز باشی.
جمهوری؟؟؟
کودتای انتخاباتی
در این دولت چون دولتهای پیش از این در ایران ،یعنی قانون و دموکراسی و جمهوریت و ...کشک
سلام دوست آگاه من
اولا من نمیدونم وب قبلتون چه نامی داشت اما این وبت را پیوند زدم به قلبم.
ثانیا وب من را هم تصحیح بفرمایید لطفا
سلام دوست عزیز.فیلتر شدم.ادرسمو اصلاح کن.ممنونم
ارسال یک نظر